یکشنبه ۲۰ دی ۹۴ ۲۳:۵۹ ۴۲۵ بازديد
تو آرام آمدي
نرم و بي صدا
مثل قطره اي باران بر قلبم چكيدي
به سان برف آرام آرام در من ذوب شدي
تكه اي از وجودم شدي
در اين سنگستان
نميدانم تو را چه بنامم
تو كه آمدي آرام شدم
چيزي در درونم خواند...
زمزمه كرد...
اين آغاز دوست داشتن است...